جدول جو
جدول جو

معنی صلیب کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

صلیب کشیدن
(خوا / خا رَ تَ)
رسم کردن صلیب بر سینه یا بر جائی، و رسم کردن صلیب بر سینه نشانۀ استعاذه و نیایش به خدا است. رجوع به صلیب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صلات کشیدن
تصویر صلات کشیدن
به آواز بلند «الصلاه» گفتن برای دعوت مردم به نماز
فرهنگ فارسی عمید
(نَ ءَ)
رنج دیدن. سختی کشیدن. تحمل آزار و ستم:
خاصان حق همیشه بلیت کشیده اند
هم بیشتر عنایت وهم بیشتر عنا.
سعدی.
و رجوع به بلیت و بلیه شود
لغت نامه دهخدا
(خِ کَ دَ)
سوت زدن. سوت کشیدن، کنایه از رسوا و ذلیل نمودن. (آنندراج). سوت کشیدن بعلامت تحقیر:
در چمن هرگه به او همراه می بیند مرا
از پس سر چون رقیبان می کشد بلبل صفیر.
سلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سِ پَ گَ دی دَ)
کشیدن گلاب از گل. گل را بطریق مخصوص پختن تا از آن گلاب به دست آید
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلیت کشیدن
تصویر بلیت کشیدن
سختی کشیدن، تحمل آزار و ستم داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفیر کشیدن
تصویر صفیر کشیدن
سوت زدن سوت کشیدن، سوت کشیدن به علامت تحقیر رسوا و ذلیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلاب کشیدن
تصویر گلاب کشیدن
استخراج گلاب از گل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیف کشیدن
تصویر لیف کشیدن
لیف زدن، دندان زدن پوست خربزه ومانند آن
فرهنگ لغت هوشیار